وجود دوربینهای ساده، وجود سلیقهها و هدفهای گوناگون برای عکاسی باعث شده تا مثلا در حالیکه یک عکاس حرفهای به رئالیسم گرایش دارد؛ آن آماتور دیگر درپی عکاسی ناتورالیسم باشد و آن دیگر عکاسی خیابانی را ترجیح دهد و یکی هم اصلا نداند گرایشش در عکاسی در کدام نوع از مکاتب عکاسی قرار میگیرد.
مکتبهای عکاسی
سلیقه های مختلف در عکاسی باعث بوجود آمدن مکاتب مختلفی در این هنر شده است که در اینجا شما را با تعدادی از این مکاتب آشنا میکنم .
کوبیستی
کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی قیافه اشیا را به هم میزند و به جای آن شکل تجریدی (آبستره) را ارایه میکند؛ بدین معنا که عکاس کوبیست اشیا را در آن واحد از زوایای مختلفی میبیند، اما تمامی تصویری راکه دیده است به ما نشان نمیدهد، بلکه فقط عناصر و اجزایی از آنها را انتخاب و روی سطح دو بعدی تصویر مینمایاند. از این روست که یک اثر کوبیستی، مغشوش، درهم و غیرطبیعی جلوه میکند. بنابراین عکاس کوبیست که دیگر در بند یک نقطه دید واحد(مانندعکاسی رئال) نیست، میتواند هر شیئی را نه به عنوان یک قیافه ثابت بلکه به صورت مجموعهای از خطوط، سطوح و رنگها ببیند و با ترکیب این ابعاد عکس کوبیستی ارایه کند.
سمبولیسم
عکاس سمبولیست قواعد و ساختار طبیعی درونکادری را به هم میریزد تا معنایی را با استفاده از نماد به مخاطب القا کند؛ مثلا نشان دادن ساعت در گوشهای از یک کادر در معنای گذر عمر و زمان، یا به کارگیری نمادهای شناخته شدهای مانند صلیب، برگ زیتون و یا حتی استفاده از بناهای خاص معماری شناخته شده برای بیان یک مکان خاص(میدان آزادی به عنوان نماد شهر تهران یابرج ایفل نماد پاریس)عکاس سمبولیست قوانین را در هم میشکند.
ناتورالیسم
طبیعت گرایی که زمزمههای آن در نیمه دوم قرن نوزدهم به گوش میرسید،اصطلاحی در تاریخ هنر و نقد هنری برای توصیف سنخی از هنر است که در آن، طبیعت بدانگونه که به نظر میآید، بازنمایی میشود. در این تعریف که بیشتر از جنبه صوری اعتبار دارد، طبیعت گرایی مفهومی متضاد با چکیده نگاری است. اگر هنر کلاسیک یونان را جلوه کامل طبیعت گرایی تلقی میکنند و هنر رنسانس ایتالیایی را تجدید حیات آن میدانند، بر اساس چنین استدلالی است که در هنرهای نامبرده، اثر هنری همانند آیینهای زیبایی طبیعی را بازمیتابد. در این معنا، طبیعت گرایی با آرمان گرایی تناقضی ندارد، حال آنکه مفهوم ناتورالیسم به لحاظ فلسفی و چون یک "روش هنری" خلاف این است. ناتورالیستهای نیمه دوم سده نوزدهم بر طبق برنامه ای مشخص و با نوعی بی طرفی وفاصله گزینی، رونگاشتی از جهان و زندگی پیرامون خود ارایه میکردند و غالبا ازپرورش دنیای خیال، از باور به آنچه که ملموس و محسوس نیست، از کاویدن معنای نهفت هدر چیزها، از تقلیل جنبههای ناخوشایند و پیش پا افتاده و پس رونده و خشن زندگی امتناع میجستند. این نگرشی متضاد با آرمانگرایی و واکنشی در برابر رمانتیسم بود.اصطلاح ناتورالیسم به مثابه مکتبی خاص در نقاشی، نخستین بار درباره پیروان "کارواجو" به کار برده شد.
بنا به نظر طبیعت گرایان، وراثت و محیط، تعیین کننده اصلی تقدیر انسان هستند. فرق این مکتب با رئالیسم در این است که در آثار رئالیستی انسان همیشه از محیط پیرامونش مهمتر بود، اما درناتورالیسم اهمیت انسان از اهمیت اشیا بیشتر نیست.
امپرسیونیسم
عکاسان در این سبک، معتقد به نوعی مبانی زیبایی شناسی تصویری در هنر عکاسی بودند. به طورکلی، امپرسیونیستها اعتقاد داشتند که ریتم فیلم و عکس دارای قدرتی است که میتواند برانگیزاننده رویا باشد و این رویا گونگی درعکسهایی به این شیوه با دخل و تصرف عکاس نمود عینی پیدا کرد.در دوران رواج این سبک در عکاسی، مشخصات ظاهری خاصی بروز کرد، از جمله ریتم تصویری نرم و نگرش ایجازی به اشیا. هدف اصلی در این سبک، به وجود آوردن نظم نبود، بلکه هدف رسیدن به افکار واحساسات موجود، ولی نادیدنی بود.
رمانتیسم
این سبک در عکاسی با تمامی ویژگیهای ذکر شده در ادبیات ونقاشی نمود پیدا کرد، البته هیچگاه مانند ادبیات یا موسیقی یا مانند امپرسیونیسم،به صورت سبک جداگانهای تجلی نیافت. فیلمهایی با مضمون "عشق و احساس و تخیلات ا حساسی" همه در دسته رمانتیکها جای میگیرند. نمود این سبک در عکاسی که به تمامی ویژگیهای سبک رمانتیک وفادار مانده، ثبت لحظات عاشقانه، احساسی و لطافت گرایی با نورپردازیهای طبیعی و ملایم، به طوری که القا حس درونی و عاشقانه برای مخاطب باشد،در فریمهای عکاسان رمانتیک تجلی یافت. حتی ثبت لحظات عاطفی برگرفته از طبیعت(عکسهایی از غروب خورشید و ماه، امواج دریا و...) جزو عکسهای رمانتیک طبقه بندی میشوند.
رئالیسم
واقعگرایی یا رئالیسم در هنرهای تصویری و ادبیات، نمایش چیزها به شکلی است که در زندگی روزانه هستند، بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون. این واژه همچنین برای شرح کارهای هنری که برای آشکار کردن راستی، چیزهایی چون زشتی و پستی را تأیید کردهاند نیز به کار میرود.
رئالیسم همچنین اشاره به جنبش فرهنگی میانه قرن ۱۹ دارد که از فرانسه ریشه گرفت و گونهٔ هنری سرشناس تا اواخر قرن ۱۹ بود. با آشنایی با عکاسی، این منبع جدید دیداری شور ساخت چیزهایی که همچون واقعیت بودند را در مردم زنده کرد و این جنبش هنری شکوفا شد. رئالیسم به شدت با رومانتیسم مخالف بود.